قرآن کریم حوادث را بازگو میکند زمانیکه بنی اسرائیل بت گوساله طلایی را ساختند. این زمانی اتفاق افتید که پیامبر موسی ص کمپ آنها را برای دریافت قانون ترک کرد.
قوم موسی پس از او، از زیورآلات خود، گوسالهای را ساختند که (برای پرستش) صدایی چون بانگ داشت.
آیا ندیدند که آن نه با آنان سخن میگوید و نه راهی را نشان میدهد؟
با این حال آن را پرستیدند و خود را ستم کردند(سوره اعراف، آیه ۱۴۸
با آن اشتباه جدی که ارتکاب شده است، تورات بعداً ثبت میکند که الله یک دستور دایمی صادر کرده است. این سومین دستور در ده فرمان بود
یچگونه مجسمه یا بتی به شکل آنچه که بالا در آسمان و از آنچه پائین بر روی زمین و آنچه در آب زیر زمین است، برای خود نساز. ۹در برابر آن ها زانو نزن و آن ها را پرستش نکن، زیرا من خداوند، که خدای تو می باشم، خدای غیور و حسود هستم و کسانی را که با من دشمنی کنند، تا نسل سوم و چهارم مجازات می کنم. ۱۰ولی به کسانی که مرا دوست دارند و از احکام من پیروی می کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم.
(تثنیه ۵:۱۰)
بدون تصویر
این واضح است که هر دو قرآن و تورات ساختن تصاویر را منع کرده اند. هر دو اعلام میکنند که تصاویر به عوض پرستش خالق واقعی به بت پرستی، پرستش تصاویر دروغین منجر میشود
یقیناً هر تصویری که انسان بسازد بی جان و فاقد گفتار هوشمندانه است، مانند گوساله طلایی که هارون ص در گمراهی ساخت در حالیکه پیامبر موسی ص دور بود
مگر آیا خود خالق میتواند از هیچ چیز چیزی را که یک تصویر کافی از خود باشد بوجود بیاورد؟ خلقت جهان که در تورات بازگو شده است اعلام میکند که او این کار را انجام داده است. در فصل نخست اش تورات ثبت میکند
پس از آن خدا فرمود: «حالا انسان را می سازیم. آن ها به صورت ما و به شکل ما باشند و بر ماهیان بحری و پرندگان آسمان و همۀ حیوانات، اهلی و وحشی، بزرگ و کوچک و تمام زمین حکومت کنند.» ۲۷پس خدا انسان را به صورت خود آفرید. انسان را به صورت خدا آفرید. آن ها را زن و مرد آفرید
(پیدایش ۱: ۲۶–۲۷)
«به تصویر خدا»
این چه معنی دارد که خدا یا الله بشریت را ‘به تصویر خدا’ آفریده است؟ این به این معنی نیست که خدا دو بازو و یک سر دارد. در عوض تورات به این معنی است که ویژگی های اساسی ما از خدا می آید. ویژگی های اساسی غیر فزیکی انسان ها از ویژگی های مشابه در الله سرچشمه میگیرد. در کتاب ها، الله میتواند غمگین، صدمه دیده، عصبانی یا شاد باشد – همان احساسات که ما داریم. ما هر روز انتخاب ها و تصمیمات میگیریم. الله همچنان انتخاب و تصمیم میگیرد. ما میتوانیم استدلال کنیم و الله نیز استدلال میکند. ما ظرفیت های عقل، عاطفه و اراده را داریم زیرا الله اول آنها را داشت، و او ما را به تصویر خود آفریده است. او منبع چیزی است که ما هستیم
ما خود آگاه و از ‘من’ و ‘شما’ آگاه هستیم. ما ‘آن’ غیرشخصی نیستیم. شما اینگونه هستید چون الله این راه است. خدای که پیامبران را فرستاده است یک غیرشخصیت مانند ‘نیرو’ در سلسله فلم های جنگ ستارگان نیست. بخاطریکه او ما را به تصویر خود ساخت و ما هم نیستیم
چرا ما زیبایی را دوست داریم؟
ما همچنان به هنر، درامه و زیبایی ارزش میدهیم. ما به زیبایی در محیط اطراف خود نیاز داریم. موسیقی زندگی ما را غنی میسازد و ما را به رقص وادار میسازد. ما داستان های خوب را دوست داریم بخاطریکه داستان ها قهرمانان، تبهکاران، و درامه دارند. داستان های عالی این قهرمانان، تبهکاران و درامه را در تخیلات ما قرار میدهد. ما از هنر در اشکال مختلف اش برای سرگرمی، آرامش و تازه کردن خود استفاده میکنیم بخاطریکه خدا یک هنرمند است و ما در تصویر او هستیم. این یک پرسش است که ارزش پرسیدن را دارد: چرا ما در درامه، موسیقی، رقص، طبیعت یا ادبیات به دنبال زیبایی هستیم؟ دانیل دنیت، یک ملحد صریح و متخصص درک مغز، از دید ملحد پاسخ میدهد
“چرا موسیقی وجود دارد؟ یک پاسخ کوتاه وجود دارد، و این درست است، تا آنجا که پیش میرود: این وجود دارد بخاطریکه ما آنرا دوست داریم و از اینرو ما همچنان بیشتر آنرا به وجود میاوریم. مگر چرا ما آنرا دوست داریم؟ بخاطریکه ما میبینیم که این زیبا است. مگر چرا این برای ما زیبا است؟ این یک پرسش کاملاً خوب بیولوژیکی است، مگر این هنوز یک پاسخ خوب ندارد. “
دانیل دینیت. شکستن طلسم: دین به عنوان یک پدیده طبیعی. ص. 43

به استثناء الله هیچ پاسخ واضح وجود ندارد که چرا تمام اشکال هنر برای ما اینقدر مهم است، و چرا ما آنها را زیبا میدانیم. از نقطه نظر تورات این به علت این است که خدا همه چیز را زیبا ساخته است و از زیبایی لذت میبرد. ما، که به تصویر او ساخته شده ایم، همان هستیم. این تدریس عشق ما به هنر را درک میکند
زیبایی در ریاضیات
ریاضیات با زیبایی زیبایی شناسی ارتباط نزدیک دارد. نمونه های از نسبت های هندسی سبب بوجود آمدن فراکتال ها و اشکال دیگر میگردد که ما آنرا زیبا و از نظر ریاضیکی ظریف میدانیم. این ویدیو را تماشا کنید که ظرافت مجموعه ماندلبروت را توضیح میدهد و بپرسید که چرا مفاهیم انتزاعی مانند اعداد رفتار جهان را اداره میکند. و چرا ما از زیبایی آن قدردانی میکنیم.
چرا ما اخلاقی هستیم
‘ساخته شدن به تصویر خدا’ حس ذاتی اخلاقیات ما را توضیح میدهد. ما میدانیم که رفتار ‘نادرست’ چیست و رفتار ‘خوب’ چیست – درحالیکه زبان ها و کلتور های ما خیلی متفاوت اند. استدلال اخلاقی در ما است. به قول ریچارد داوکینز ملحد مشهور:
«آنچه داوریهای اخلاقی ما را هدایت میکند، یک دستور زبان اخلاقی جهانی است… همانند زبان، اصولی که این دستور زبان اخلاقی را شکل میدهند، در سطحی پایینتر از آگاهی ما عمل میکنند.»
ریچارد داوکینز، توهم خدا، صفحه ۲۲۳
داوکینز توضیح میدهد که درست و غلط مانند توانایی طبیعی ما برای یادگیری زبان در ما ساخته شده است، مگر این برای او مشکل است تا توضیح دهد که چرا ما اینگونه هستیم. سوء تفاهمات زمانی اتفاق میافتد که ما تصدیق نکنیم که الله به ما قطب نما اخلاقی ما را داده است. بطور مثال این اعتراض را از یک ملحد مشهور دیگر، سام هاریس در نظر بگیرید.
«اگر حق با شما باشد که ایمان دینی تنها پایه واقعی اخلاق است، پس بیخدایان باید نسبت به دینداران، اخلاقمدار کمتری باشند.»
سم هریس، نامهای به یک ملت مسیحی، صفحات ۳۸–۳۹
هاریس اشتباه میفهمد. تورات به ما میگوید که حس اخلاقی ما از ساخته شدن به تصویر خدا بوجود میاید نه از مذهبی بودن. و به همین دلیل است که ملحدین، مانند همه ما، این حس اخلاقی را دارند و میتوانند اخلاقی عمل کنند. مگر ملحدین نمیفهمند که چرا ما اینگونه هستیم.
چرا ما اینقدر ارتباطی هستیم ؟
نقطه شروع برای درک خود تان این است که بدانید شما به تصویر خالق ساخته شده اید. متوجه اهمیت مردم به روابط سخت نیست. دیدن یک فلم خوب خوب است، مگر دیدن آن با یک دوست خیلی بهتر است. ما بطور طبیعی در جستجوی دوستان و خانواده هستیم تا با آنها تجارب خود را به اشتراک بگذاریم و سلامتی خود را بهبود بخشیم.
از سوی دیگر، تنهایی و روابط خانوادگی یا دوستی های شکسته ما را تحت فشار قرار می دهد.
خدا عشق است
اگر ما در تصویر خدا باشیم، پس ما توقع داریم که همان تاکید را با او پیدا کنیم – و ما این کار را انجام میدهیم. انجیل میگوید که
«خدا محبت است.»
(اول یوحنا ۴:۸
کتاب مقدس در مورد اهمیت که الله به عشق ما به او و دیگران قایل است، چیزهای زیادی می نویسد. پیامبر عیسی مسیح ص تدریس کرد که دو مهمترین فرمان در مورد عشق است.
اگر ما فقط در مورد الله منحیث ‘خود عالی’ فکر کنیم ما در مورد وحی در کتاب ها فکر نمیکنیم. در عوض ما یک خدا را در تخیل خود ساخته ایم. درحالیکه او این است ، او همچنان در رابطه پرشور است. او عشق ندارد. او عشق است. انجیل میگوید که خالق چنین است.
پس بیایید خلاصه کنیم. مردم به تصویر الله ساخته شده اند، به معنی ذهن، عواطف و اراده. ما از خود و دیگران آگاه هستیم. ما تفاوت بین درست و غلط را میدانیم. مردم به زیبایی، درامه، هنر و داستان در تمام اشکال آن نیاز دارند. ما بطور طبیعی در جستجوی روابط و دوستی با دیگران هستیم. شما اینگونه هستید بخاطریکه خالق ما اینگونه است و شما به تصویر او ساخته شده اید.
شما – یک تصویر ارزش

حالا در مورد تصاویر کمی بیشتر منعکس کنید. ما فقط تصاویر محترم را روی اشیای ارزشمند قرار میدهیم. از اینرو، ارزها در تقریباً تمام کشورها یک تصویر پدر بنیانگذار یا شخصیت محترم از تاریخ آن کشور را دارد. بطور مثال، یادداشت 100 پوندی مصری تصویر ابوالهول را روی آن دارد. این به علت این است که ابوالهول یک میراث ملی ارزشمند و متمایز مصر است. ابوالهول معمول نیست مگر ارزشمند است. شما هیچگاه یک پول را با تصویر یک شی معمول مانند یک پرتقال نخواهید دید. ارزش ذاتی یک تصویر از چیزی که یک تصویر است مشتق میشود. یک تصویر ابوالهول برای مصری ها ارزشمند است از اینرو آنها آن تصویر را روی چیزی که آنها گرامی میدارند، مانند پول شان قرار میدهند.
به همان شیوه، بخاطریکه شما در تصویر الله هستید (و نه در تصویر دیگر ) شما خیلی باارزش هستید. شما بدون در نظر داشت ثروت، سن، تحصیلات، موقعیت اجتماعی، زبان و جنسیت خود ارزش و وقار دارید فقط به این دلیل که شما “در تصویر خدا” هستید. الله این را میداند و او میخواهد که شما هم این را درک کنید.
مگر مشکلات همچنان! چرا؟
اما اگر الله ما را به شباهت خود ساخته پس چرا اینقدر کورکورانه احمق هستیم. در فصل اول تورات الله مردم را برای حکومت کردن یا مدیریت کردن طبیعت ساخت. مگر در زمان موسی پیامبر مردم در عوض طبیعت را مانند گوساله طلایی پرستش میکردند. چه اتفاقی افتاد که آن نظم را معکوس کرد؟ چرا جهان اینقدر پر از چرخه های بی پایان فساد، رنج و مرگ است اگر مردم در تصویر او باشند؟
تورات بیان میکند که چگونه این وضعیت بوجود آمد. این توضیح میدهد که چرا وقتی الله به بشریت نگاه میکند حالا میبیند (به گفته زبور )
۱احمق در دل خود می گوید: «خدائی نیست.» اعمال شان فاسد و زشت است و حتی یک نفر نیکوکار نیست. ۲خداوند از آسمان بر بنی آدم می نگرد تا ببیند که آیا شخص دانا و خداجوئی وجود دارد. ۳همه گمراه و فاسد شده اند. نیکوکاری نیست، حتی یک نفر هم نیست.
(مزامیر ۱۴: ۱–۳)