اگر بخواهید از داستانهای عاشقانه بزرگ مثالی بزنید، میتوانید به عشق میان محمد و خدیجه و عایشه و علی و فاطمه اشاره کنید؛ درحوزه فیلم، سینما و ادبیات نیز می توانیم از رومئو و ژولیت، دیو و دلبر، علاو الدین و یاسمین و سیندرلا و شاهزاده نام ببریم. همه این داستان ها درکنارهم قلب، احساسات و تخیلات ما را تسخیر کرده اند
اما عشقی که بین روت و بوعز به وجود آمد، به طور شگفت انگیزی بسیار ماندگارتر و نجیب تر ازهریک از مثال هایی که دربالا ذکر کردیم بود. داستان عشق آنها، حتی با گذشت سه هزار سال هنوزهم بسیار معروف و تاثیرگذار است
قرآن درباره روت و بوعز چه می گوید؟ بیایید به بررسی سوره های الماعون، الضحی، الشرح و الممتحنة بپردازیم
این سوره ها به داستان عشق این دو پرداخته اند. بوعز انسان خوبی بود؛ خیر خواهی او نسبت به روت اینگونه درسوره الماعون به تصویر کشیده شده است
اين همان كس است كه يتيم را بسختى مى راند و به خوراك دادن بينوا ترغيب نمى كند
سوره ی الماعون ایه ۲تا۳
“و از [دادن] زكات [و وسايل و مايحتاج خانه] خوددارى مى ورزند”
سوره الماعون، آیه ۷
روت نیز اینگونه در سوره الضحی به تصویر کشیده شده است
و تو را سرگشته يافت پس هدايت كرد و تو را تنگدست يافت و بى نياز گردانيد و اما [تو نيزبه پاس نعمت ما] يتيم را ميازار و گدا را مران و ازنعمت پروردگار خويش [با مردم] سخن گوى
سوره ی الضحی ایه ۷ تا۱
سوره الشرح، ما را با مادر شوهر روت، آشنا می کند
“آيا براى تو سينه ات را نگشاده ايم و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتيم، [بارى] كه [گويى] پشت تو را شكست و نامت را براى تو بلند گردانيديم. پس [بدان كه] با دشوارى آسانى است. آرى با دشوارى آسانى است
سوره الشرح، آیه ۱ تا ۶
داستان بوعز و روت با مثالی که درآیه زیربکاررفته است، کاملا همخوانی دارد
اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون زنان با ايمان مهاجرنزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتراست پس اگرآنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد نه آن زنان برايشان حلالند و نه آن [مردان] براين زنان حلال و هرچه خرج [اين زنان] كرده اند به [شوهران] آنها بدهيد و برشما گناهى نيست كه درصورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد [و پايبند نباشيد] و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شده اند] خرج كرده ايد [ازكافران] مطالبه كنيد وآنها هم بايد آنچه را خرج كرده اند [ازشما] مطالبه كنند اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مى كند و خدا داناى حكيم است
سوره الممتحنه، آیه ۱۰
روت و بوعز دردنیای امروزی
داستان عاشقانه آنها نمادی ازعشق خدا نسبت به من و شماست. داستان روت و بوعز، که هردو ازملت های مختلف بودند، به موضوعاتی مثل عشق ممنوع، مهاجرت و رابطه بین مرد قوی و زن ضعیف می پردازد. این داستان را دردنیای مدرن امروز نیزمی توانیم منطبق کنیم؛ مثلا درروابط بین اعراب و یهودیان. این داستان همچنین نمونه خوبی برای یک ازدواج سالم است. با توجه به این موارد ذکرشده، درخواهیم یافت که این داستان ازهرنظر ارزش دانستن را دارد
درعهد عتیق، کتاب روت ازعشق آنها می گوید. این کتاب شامل فقط ۲۴۰۰ کلمه و بسیار کوتاه است و ارزش خواندن را دارد (دراینجا می توانید به مطالعه آن بپردازید). این حادثه تقریبا در ۱۱۵۰ سال قبل ازمیلاد رخ داده است. بنابراین این قدیمی ترین داستان عاشقانه ایست که تاکنون نوشته شده است. چندین فیلم در این باره ساخته شده است
فیلمی ازهالیوود، راجع به زندگی روت و بوعز
داستان عشق روت
نعومی و همسرش هر دو یهودی بودند. آنها به دلیل خشکسالی مجبور به ترک اسرائیل شده بودند و به همراه دو پسرشان به کشور موآب (اردن امروزی) رفتند. هردو پسرشان بعد ازمدتی ازدواج کردند و کمی بعد ازآن مردند. پدرشان نیز فوت کرد و بدین ترتیب نعومی با دو عروس خود تنها ماند. دراین حین نعومی تصمیم گرفت که به زادگاه خود اسرائیل برگردد. یکی ازعروسهایش، روت تصمیم می گیرد که او را همراهی کند. پس ازسالیان دراز، نعومی به بیت لحم، زادگاه خود برگشت. نعومی حال بیوه بود و فرزندی نداشت. اوتنها نبود؛ عروسش روت نیز جوان، درمانده و مانند او بیوه بود
اولین دیدار روت و بوعز
روت که از شدت فقر ناامید شده بود به یکی از مزارع رفت. و خوشههای برجا مانده را جمع میکرد. طبق قوانین و شریعت موسی، دروگران خوشه هایی که ازدستشان می افتاد را جمع نمی کردند و آنها را برای نیازمندان می گذاشتند. برحسب اتّفاق، آن مزرعه متعلّق به بوعز بود؛ بوعز خیلی ثروتمند بود. بوعز روت را درکنار فقرای دیگری که برای جمع کردن اضافه های خوشه ها آمده بودند، می بیند. او به دروکنندگان گفت خوشه های زیادتری روی زمین بریزند تا روت بتواند خوشه های بیشتری جمع کند و به خانه ببرد. می بینیم که بوعز درست برعکس شخصیتی است که در سوره الماعون ازآن یاد شده است. تمامی احتیاجات روت نیز، طبق آنچه درسوره الضحی ذکر شده بود، برطرف شد.اولین دیدار روت و بوعزازآنجا که روت دیگر می توانست خوشه های زیادی جمع کند، هر روز به مزرعه بوعزمی رفت. بوعز به کارگرانش سپرده بود تا روت را نرنجانند و مزاحمش نشوند. روز به روز، علاقه آنها نسبت به همدیگر بیشتر می شد؛ اما به خاطر دلایلی مثل اختلاف سنی زیاد، موقعیت اجتماعی متفاوت هر دو و ملیت شان هیچکدام ازآنها دراین خصوص اقدامی نمی کردند. نعومی به حل کردن این مسئله پرداخت. نعومی به روت پیشنهاد داد که بعد ازعید جمع آوری محصولات، به خرمنگاه برود و تا وقتیکه خوردن و نوشیدن بوعزتمام نشده، پنهان شود و اقدامی نکند. وقتی بوعز خوابید، رویانداز او را از روی پاهایش کنار بزند و نزد پای او دراز بکشد. روت تمامی آنچه که مادرشوهرش به او گفته بود را انجام داد. بوعز این درخواست ازدواج را از روت قبول و با او ازدواج کرد
خویشاوند نجات دهنده
اما اوضاع پیچیده ترازیک عشق معمولی بود؛ نعومی از بستگان بوعز به حساب می آمد و ازآنجا که روت عروس او بود، بوعز و روت نیز با هم خویشاوند می شدند. بوعز “فامیل و خویشاوند نجات دهنده” برای آنها بود که می بایست سرپرستی آنها را به عهده بگیرد؛ به عبارتی دیگر او می بایست طبق قانون موسی، با روت که بیوه بود، ازدواج و او را ازهرنظر تامین کند. ازطرفی دیگر تمامی مزارع و زمین های مطعلق به نعومی را نیز، می بایست از او بخرد. گرچه همه اینها مسئولیت بزرگی برای بوعز داشت، اما او نظرش را عوض نکرد. نعومی خویشاوند دیگری نیز داشت که او نیز می توانست این مسئولیت ها را به عهده بگیرد. بوعز با آن مرد دراینباره صحبت می کند، زیرا که ازدواج او و روت بستگی به تصمیم آن مرد دارد. آن مرد از خرید مزرعه صرف نظر می کند، چون فرزندانش درآینده چیزی به ارث نخواهند برد. او از بوعز می خواهد تا به جای او آن مزرعه و زمین ها را بخرد و همچنین سرپرستی روت را نیز برعهده بگیرد. آنگاه بوعز به رهبران و تمام مردمی که درآنجا گرد آمده بودند، گفت:همهٔ شما امروز شاهد هستید که من تمام مایملک الیملک و پسرانش کلیون و محلون را از نعومی خریدهام. همچنین روت را نیز به همسری گزیده ام”. بدین ترتیب، او با روت ازدواج می کند و مزارع نعومی را نیز می خرد. پس ازسال ها دشواری، سرانجام نعومی روز های خوشی را سپری می کند؛ به آیاتی که از سوره الشرح دربالا ذکر کردیم، توجه کنید
میراث و ثمره ازدواج روت و بوعز
آنها صاحب پسری به اسم عوبید می شوند؛ عوبید پدر یَسی و یَسی پدر داوود پادشاه بود. طبق وعده ای که به داوود پادشاه ( یا همان داوود نبی) داده شد، مسیح می بایست از نسل او بیاید. پیشگویی های بعدی می گویند که مسیح از یک باکره متولد خواهد شد. سرانجام، عیسی مسیح در شهر بیت لحم متولد شد؛ یعنی در همان شهری که روت و بوعز برای اولین بارهمدیگر را ملاقات کرده بودند. درنتیجه عشق و ازدواج آنها بود که نجات دهنده ای از نسل آن دو به این دنیا آمد که تولدش بانی ایجاد تقویم مدرن شد. اعیاد بین المللی مانند کریسمس و عید پاک و فصح درنتیجه عشقی به وجود آمدند که ۳۰۰۰ سال پیش دراین روستا آغاز شده بود
داستان عاشقانه بزرگتری را تصور کنید
بوعز ثروتمند و قدرتمند، با روت که یک مهاجر فقیر بود خیلی با فروتنی، احترام و مهربانی رفتار کرد. دردنیای آشفته امروز، بوعز نمونه بسیار خوبی برای انسان هاست. عشق و ازدواج که دوعنصر اصلی این خانواده بود، تاثیر زیادی برتاریخ گذاشت
هرزمان که نگاهی به تاریخ می اندازیم، داستان عشق آنها و ثمره عشق شان را به یاد می آوریم. عشق بین آن دو رمز و سمبل عشق بزرگتری است؛ این همان عشقی است که من و شما به آن دعوت شده ایم
کتاب مقدس سخنان روت را اینگونه بیان می کند
قوم اسرائیل را برای خود درزمین میکارم. برکسانیکه «رحمت نشده» بودند، رحم میکنم و به آنهایی که گفته بودم: «قوم برگزیده من نیستید»، میگویم: «شما قوم برگزیده من هستید» و آنها جواب میدهند: «تو خدای ما هستی
هوشع ۲:۲۳
هوشع، پیامبری است که درعهد عتیق در کتابش (۷۵۰ سال قبل از میلاد) از ازدواج نا موفقش سخن می گوید و در این میان ازعشق خدا نسبت به بنده اش حرف می زند. روتی که هیچگاه عشق را در زندگی اش تجربه نکرده بود، توسط بوعز معنی آن را می فهمد. این نمونه خوبی است برای کسانی که هیچگاه محبت وعشق را تجربه نکرده اند، خداوند می خواهد این تجربه و این حس زیبا را به آنها بفهماند. این موضوع در انجیل نوشته شده است: ” چنانکه او دركتاب هوشع نبی میفرماید:«مردمانی را كه متعلّق به من نبودند، قوم خود خواهم نامید و ملّتی را كه مورد لطف من نبود، محبوب خود خواهم خواند.»
رومیان ۹:۲۵
چگونه خداوند عشق خود را نشان می دهد؟ همانطورکه بوعز با روت خویشاوند بود، عیسی مسیح نیز که ازنسل آنهاست، با ما خویشاوند است. هنگامی که عیسی مصلوب شد، کفاره گناهان ما را به جای ما درحضور خدا پرداخت کرد
” او جان خود را درراه ما داد تا ما را ازهرگونه شرارت آزاد سازد و ما را قومی پاک بگرداند كه فقط به خودش تعلّق داشته و مشتاق نیكوكاری باشیم. دربارهٔ این مطالب سخن بگو و وقتی شنوندگانت را دلگرم میسازی و یا سرزنش میکنی، از تمام اختیارات خود استفاده كن. اجازه نده كسی تو را حقیر شمارد
۲:۱۴تیطس
همانطورکه بوعز درقبال به سرپرستی گرفتن روت، مبلغی پرداخت کرد، عیسی نیز برای نجات ما ازجانش گذشت و آن را کفاره گناهان ما کرد
الگویی برای ازدواج
عیسی مسیح ( و همچنین بوعز) عروس خود را خرید. یعنی برای به دست آوردنش چیزی پرداخت. این نمونه خوبی برای ازدواج است که ما می توانیم آن را به خاطر بسپاریم. کتاب مقدس درمورد ازدواج چنین می نویسد
“به خاطر احترامی كه به مسیح دارید، مطیع یكدیگر باشید. ای زنها، طوری از شوهران خود اطاعت كنید كه از خداوند اطاعت میکنید، زیرا همان طور که مسیح سركلیسا یعنی بدن خود میباشد و شخصاً نجات دهندهٔ آن است، شوهر نیز سر زن خود میباشد. وچنانکه کلیسا مطیع مسیح است، زنها نیز درهر مورد باید از شوهرهای خود اطاعت كنند. ای شوهرها، چنانکه مسیح کلیسا را دوست داشت و جان خود را برای آن داد، شما نیز زنهای خود را دوست بدارید. مسیح چنین كرد تا كلیسا را با آب و كلام خدا شسته و آن را پاک و مقدّس گرداند و كلیسا را با تمام زیباییاش پاک و بدون عیب و لكّه و چین و چروک یا هرنقص دیگری به خودش تقدیم نماید. مردان باید همان طورکه بدن خود را دوست دارند، زنانشان را دوست بدارند زیرا مردی كه زنش را دوست میدارد، خود را دوست دارد.هیچ کس هرگز از بدن خود متنفّر نبوده است. بلكه به آن غذا میدهد و ازآن توجّه میکند -یعنی همان كاری كه مسیح برای كلیسا میکند- زیرا ما اعضای بدن او هستیم. به این جهت كلام خدا میفرماید: «مرد، پدر و مادر خود را ترک میکند و به زن خود میپیوندد و آن دو، یک تن خواهند شد.» یک حقیقت بزرگ در این امر نهفته است که به نظر من به مسیح و به كلیسای او اشاره میکند. به هرحال هر شوهری باید زنش را مانند خودش دوست بدارد و هر زنی نیز باید شوهرش را محترم بشمارد
افسسیان، ۳۳-۲۱: ۵
بوعز و روت ازدواج خود را براساس عشق و احترام بنا نهادند. رفتارعیسی نسبت به ما برای همه شوهرها یک نمونه است؛ همانطورکه خواندیم آنها باید زنان خود را با عشق فداکارانه دوست داشته باشند. بنابراین، اگربا همان ارزشها ازدواج کنیم ، کاردرستی انجام خواهیم داد و درراه درست قدم خواهیم گذارد
دعوت نامه عروسی برای من و شما
مانند همه داستانهای خوب عاشقانه، کتاب مقدس نیز با عروسی پایان می یابد. بوعز با پرداخت هزینه ای برای خرید مزارع و همچنین به دست آوردن روت، مسیرازدواجشان را هموار کرد. کفاره شدن خون عیسی برای گناهان ما نیز راه ما را برای رفتن به عروسی هموار کرد. این مراسم واقعی است. هرکسی که دعوت عروسی را قبول کند، ” عروس عیسی” نام خواهد گرفت. کتاب مقدس اینطور می گوید
“شادی و وجد كنیم و جلال او را ستایش کنیم، زیرا زمان جشن عروسی برّه رسیده است، عروس او خود را آماده ساخته است”
مکاشفه ۱۹:۷
همه کسانی که پیشنهاد عیسی را قبول می کنند به سرپرستی او درمی آیند و “عروس” او می شوند.که ما به این مراسم عروسی که دربهشت برگزار خواهد شد، دعوت شده ایم. کتاب مقدس درباره این دعوت چنین می گوید
روح وعروس میگویند:«بیا» هرشنوندهای باید بگوید:«بیا!»ای تشنگان بیایید، آب حیات را بپذیرید این بخششی است رایگان برای هرکس كه طالب آن است
مکشافه ۲۲:۱۷
رابطه بین روت و بوعز امروزه نیز برای بسیاری الگو و نمونه ای ازعشق است. همانطورکه گفتیم این عشق، نمادی ازعشق خدا نیزاست. وقتی عروس پیشنهاد را قبول کند، خداوند با عروسش ازدواج خواهد کرد؛ مثل هرپیشنهاد ازدواج دیگه، می بایست درمورد این پیشنهاد خدا نیز فکر کرد. دراینجا می توانید درمورد “برنامه و نقشه” ای که از زمان آدم توصیف شده را بخوانید. دراین قسمت، توجه کنید که ابراهیم چگونه این نقشه را می بیند و ارزیابی می کند. همچنین دراینجا، دقت کنید که چگونه موسی نشان می دهد که فدیه دهنده می بایست چقدرهزینه پرداخت کند و درآخر، دراینجا، به پیشگویی هایی که درباره این “طرح و نقشه” ازقبل شده است، توجه کنید. بیاندیشید و ببینید که آیا همه اینها پیشنهاد و تکلیفی ازجانب خداست؟
فیلم دیگری دررابطه با داستان بوعز و روت