Skip to content

پرسش های متداول (FAQ)

برای درک راحت تر تاریخ اسرائیل، از نمودار زیر استفاده کردیم. اول از همه، پیامبرانی که قبل عیسی مسیح زندگی کردند را نوشتیم

پیامبران بزرگ کتاب مقدس

در اینجا از تقویم میلادی استفاده شده است. خط آبی نشان دهنده ی عمر پیامبر است. ابراهیم و موسی پیامبران بزرگی هستند و ما زندگی آنها را بررسی کرده ایم.  داوود نیز پیامبر بزرگی به حساب می آید؛ چونکه او شروع به نوشتن مزامیر کرد و یکی از نویسندگان آن شد و اولین پادشاه اورشلیم بود. عیسی مسیح نیز پیامبر بزرگی بود؛ زیرا تمامی انجیل در مورد او نوشته شده است

خط سبز نشان دهنده ی مدت زمانی است که بنی اسرائیل اسیر و برده بودند

این قسمت از تاریخ از بردگی نسل نتیجه ی ابراهیم، یعنی یوسف، شروع می شود. موسی بعدا در روز عید پسح، بنی اسرائیل را از مصر خارج می کند.بنابراین، خط زرد نشان دهنده ی تغییر تاریخ بنی اسرائیل در دوران موسی است

زندگی در سرزمین موعود- هنوز هیچ پادشاهی بر اورشلیم حکومت نمی کند

آنها در سرزمین موعود زندگی می کردند. موسی برکات و بلاهایی که در آینده بر سر قومش می آید را به زبان می آورد و بعد می میرد. خط سبز به خط زرد تبدیل می شود. بدین ترتیب چند صد سالی بنی اسرائیل طبق وعده ای که خدا به ابراهیم، در مثالی از زندگی ابراهیم، داده بود، زندگی کردند. هرچند آنها نه پادشاهی داشتند و نه پایتختی. در آن زمان اورشلیم متعلق به ملل دیگر بود

۱۰۰۰ سال قبل میلاد مسیح، با آمدن داود، سرنوشت بنی اسرائیل نیز عوض شد

                                  داوود در شهر اورشلیم پادشاهی می کند

داوود با تصاحب شهر اورشلیم، آن را به پایتختی بر می گزیند. قصر پادشاه در آن زمان ساخته می شود و سموئیل، داوود را پادشاه اعلان می کند. سلیمان، پسر داوود به سبب حکمتش مشهور بود. او پس از داوود پادشاه می شود. سلیمان معبد زیبایی را در اورشلیم برای خدا می سازد. نسل داوود به مدت ۴۰۰ سال پادشاهی می کند. این دوره در نمودار به رنگ آبی نشان داده شده است. این دوره، دوره ی درخشانی برای بنی اسرائیل بود. آنها برکاتی که از قبل پیشگویی شده بود را زندگی می کردند. آنها نسبت به ملل و حکومت های همسایه ی خود خیلی بهتر، قوی تر و پیشرفته تر بودند. آنها صاحب صومعه و معبد بودند. در این بازه ی زمانی خیلی از پیامبران کلام خدا را با مردم در میان می گذاشتند. در کتاب مزامیر که داوود اول شروع به نوشتن آن کرد، به همه ی این موارد اشاره شد. دلیل اینکه خداوند پیامبران زیادی فرستاد این بود که، بنی اسرائیل رفته رفته در چاه گناهانشان غرق می شدند. آنها شروع به پرستش بت ها کردند و ده فرمان را نادیده گرفتند. به خاطر همین هم خداوند برای اینکه به آنها هشدار دهد، پیامبران زیادی فرستاد. این پیامبران پیشگویی هایی که موسی در مورد لعنت و بلایا کرده بود را، به بنی اسرائیل یادآوری کردند. با همه ی این ها، بنی اسرائیل به آنها گوش ندادند. سرانجام در ۶۰۰ سال قبل میلاد، آن بلایا طبق پیشگویی های موسی بر سر قوم اسرائیل آمد. پادشاه قدرتمند بابل، نبوکدنَصَر به پادشاهی رسید. در این هنگام پیشگویی ها به واقعیت پیوست

“خداوند قومی را که زبان ایشان را نمی‌دانید از آن سوی دنیا مانند عقاب بر سر شما فرود می‌آورد. آنها مردمانی سنگدل خواهند بود که به پیر و جوان رحم نخواهند کرد. ایشان غلّه و رمهٔ شما را خواهند خورد و شما از گرسنگی می‌میرید. ایشان برای شما هیچ غلّه، شراب، روغن زیتون و گاو و گوسفند باقی نخواهند گذاشت و شما خواهید مرد. ایشان همهٔ شهرهای شما را محاصره خواهند کرد تا دیوارهای بلند و مستحکمی را که به آن توکّل دارید، در تمام سرزمین فرو ریزند و آنها شما را در تمام شهرهای سرزمینی که خداوند خدایتان به شما داده است، محاصره خواهند کرد 

تثنیه  ۵۲-۴۹: ۲۸

نبوکدنَصَر اورشلیم را فتح کرد و آن را به آتش کشید. بعد از آن، معبدی که سلیمان ساخته بود را ویران کرد و تمامی قوم را به سراسر امپراتوری بابل تبعید کرد. در اورشلیم فقط قشر فقیر یهودیان ماندند

“خداوند شما را در بین همهٔ ملّتها در سراسر جهان پراکنده خواهد کرد و در آنجا خدایان چوبی و سنگی را خدمت خواهید کرد؛ خدایانی که شما و نیاکانتان هرگز پرستش نکرده بودید. در هیچ کجا آرامش نخواهید یافت، هیچ مکانی را خانه نخواهید نامید، خداوند شما را پر از نگرانی، ناامیدی و بیچارگی خواهد ساخت  

تثنیه  ۶۴-۶۳: ۲۸

                                اشغال اورشلیم و تبعید به بابل

طبق نمودار می بینیم که، بنی اسرائیل به مدت ۷۰ سال از سرزمین موعود تبعید می شوند. بعد از آن کوروش، پادشاه پارس، بر حکومت بابل پیروز می شود. کوروش بزرگترین و قدرتمند ترین پادشاه دنیا شد. طبق دستور وی، تمامی قوم یهود می توانند به سرزمین موعود بر گردند

آنها هنوز به صورت مستقل زندگی نمی کردند و اسرائیل جزئی از خاک امپراطوری پارس بود. ۲۰۰ سال طول کشید و این دوره به رنگ بنفش در نمودار نشان داده شده است.در طول این مدت معبد دوباره ساخته شد. این معبد، دومین معبد” نام گذاری شد. آخرین پیامبران عهد عتیق، کلام خدا را با مردم در میان گذاشتند

سپس اسکندر بزرگ امپراتوری پارس را فتح کرد و اسرائیل را به عنوان استان امپراتوری خود انتخاب کرد. این دوره هم ۲۰۰سال طول کشیده و در نمودار با رنگ آبی نشان داده شده است

سپس امپراتوری روم بر امپراتوری یونان پیروز شد و امپراتوری بزرگ روم تشکیل شد. بنی اسرائیل باز هم در امپراطوری روم ساکن شدند. (در نمودار با رنگ زرد روشن مشخص شده است) عیسی مسیح در این دوره زندگی کرد. به خاطر همین در بسیاری از قسمت های انجیل از سربازان رومی و فرمانروایانش یاد شده است. در دوره ی او رومیان بر بنی اسرائیل فرمانروایی می کردند

بنی اسرائیل مثل دوران داوود پادشاه مستقل و آزاد نبودند. دیگر ملت ها و حکومت ها آنها را اداره می کردند. آنها بعد از مرگ مسیح به ضد امپراتوری روم انقلاب کردند. برای به دست آوردن آزادی جنگ شروع شد؛ اما یهودیان شکست خوردند و رومیان به اورشلیم آمده و معبد دوم را نابود کردند. آنها یهودیان را به اسارت برده، آنها را تبعید کردند. در سراسر امپراتوری روم آنها را پخش کردند. به خاطر بزرگی این امپراطوری، یهودیان در سراسر دنیا پراکنده شدند

۷۰ سال بعد از میلاد مسیح، اورشلیم و معبد دوم نابود شد. یهودیان تبعید شدند. تقریبا نزدیک به ۲۰۰۰ سال آنها به این صورت پراکنده در سراسر دنیا زندگی کردند؛ در سرزمین هایی که خاک آنان نبود و می بینیم که تمامی پیشگویی های موسی به وقوع پیوست

“… زندگی شما همواره در خطر خواهد بود. شب و روز، شما وحشت زده خواهید بود. شما همیشه با ترس از مرگ خواهید زیست  

تثنیه ۲۸:۶۵

بدین ترتیب، آیا لعنت های موسی به حقیقت پیوست؟ بله، تمامی پیشگویی ها. حال شاید  ما که یهودی نیستیم، این سوال  برایمان پیش بیاید:چرا خداوند اجازه داد این بلایا اتفاق بیفتد؟  چرا خداوند انقدر از دستشان عصبانی شد؟

” آنگاه جهانیان خواهند پرسید: “چرا خداوند با سرزمین ایشان چنین کرده است؟ دلیل خشم عظیم او چه بوده است؟” سپس پاسخ خواهند داد: “زیرا ایشان پیمانی را که هنگام خروج از مصر، خداوند خدای نیاکانشان با ایشان بست، شکسته‌اند. ایشان خدایان دیگری را که نمی‌شناختند، خدمت و پرستش کرده‌اند، خدایانی که خداوند پرستش آنها را منع کرده بود   

تثنیه ۲۵-۲۴: ۲۹

این نشانه ای خیلی مهم برای ماست. ما باید حرف ها و هشدارهای پیامبران را جدی بگیریم

ما می دانیم که با اینکه این رویداد ها در ۲۰۰۰ سال پیش اتفاق افتاده، اما شامل ما نیز می شود و ما نیز باید از آن درس عبرت بگیریم. برای درک بیشتر این مطلب اینجا را کلیک کنید

بعضی اوقات از من سؤال می شود: آیا خدا واقعاً از ما اطاعت صد درصدی را مطالبه می کند؟ ما می توانیم در مورد این موضوعات در بین خود بسیار بحث کنیم، اما پاسخ نهایی را فقط خدا می داند و می دهد. بگذارید آیاتی از تورات را که در مورد اطاعت از قانون است، یادآوری کنم. از نظر تعداد این آیه ها زیاد هستند و توجه کنید که به روشنی و به خوبی نوشته شده اند. می بینیم که در این آیات، “از تمامی دستورات من”، “اطاعت دقیق”، “تمامی قوانینم”، “با تمام وجود”، “همه چیز”، “همه سخنان من”، “همه سخنان من” و نظیرشان خیلی به کار برده شده است

پیامبرانی که بعداً آمدند، ترتیب و قوانین اطاعت ۱۰۰% از خدا را تغییر ندادند. عیسی مسیح در کتاب مقدس می گوید

فكر نكنید كه من آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های انبیا را منسوخ نمایم. نیامده‌ام تا منسوخ كنم، بلكه تا به كمال برسانم. یقین بدانید كه تا آسمان و زمین بر جای هستند، هیچ حرف و نقطه‌ای از تورات از بین نخواهد رفت تا همهٔ آن به انجام برسد. پس هرگاه کسی حتّی كوچكترین احكام شریعت را بشكند و به دیگران چنین تعلیم دهد در پادشاهی آسمان پستترین فرد محسوب خواهد شد. حال آنكه هرکس شریعت را نگاه دارد و به دیگران نیز چنین تعلیم دهد، در پادشاهی آسمان بزرگ خوانده خواهد شد 

انجیل متی ۱۹-۱۷ :۵

حضرت محمد نیز در حدیثی چنین می گوید

روایت عبدالله ابن عمر: گروهی از یهودیان آمدند و رسول خدا را به کوف دعوت کردند. آنها گفتند: ابوالقاسم، یکی از مردان ما با زن مرتکب زناشویی شده است. پس بر آنها داوری کن. آنها یک بالشتک برای رسول خدا گذاشتند که روی آن نشست و گفت: “تورات را بیاورید”. سپس آورده شد. وی سپس بالشتک را از زیر آن بیرون کشید و تورات را روی آن قرار داد و گفت: من به تو و به کسی که تو را نازل کردم ایمان آوردم

ابو داود ۳۸، شماره ۴۴۳۴

و این فقط معنی دارد. خداوند در بهشت – و این یک مکان کامل و مقدس است – جایی که او در آن قرار دارد. هیچ پلیس، ارتش، قفلی وجود نخواهد داشت – و سایر اوراق بهادار دیگری که امروز داریم تا از گناهان یکدیگر محافظت کنیم. به همین دلیل است که بهشت خواهد بود. اما برای این که یک مکان عالی باقی بماند، فقط افراد کامل می توانند وارد شوند – کسانی که “همه” دستورات “همیشه”، “کاملاً” و “همه چیز” را دنبال می کنند

این همان چیزی است که تورات درباره میزان اطاعت از قانونی که لازم است می گوید

متاسفم این خبر خوبی نیست. در حقیقت، این خبر بسیار بدی است؛ زیرا هیچ تقوایی در شما وجود ندارد ( این برای من هم صدق می کند، چون من هم در شرایط شما هستم). داشتن تقوا خیلی مهم است. این تقوا و درستکاری است که پایه و اساس پادشاهی خدا در بهشت را تشکیل می دهد. تقوا همچنین به معنای رفتار و کردار ما نیز است. هینکه دزدی نکنیم، زنا نکنیم، به پدر و مادرما احترام بذاریم و سایر فرامینی که با هم خواندیم. این قوانین علاوه بر اینکه به ما در به دست آوردن تقوا کمک می کنند، باعث می شوند ما خداوند را درست عبادت کنیم. همچنین راه بهشت را برایما هموار می کنند. تقوا و درستکاری برای ورود به ملکوت آسمانی خدا بسیار ضروری است. داود در این باره در کتاب مزامیر می نویسد: فقط صالحین وارد پادشاهی خداوند خواهند شد و بهشت در آنجا خواهد بود

ای خداوند، چه کسی به خیمهٔ مقدّس تو وارد خواهد شد؟چه کسی در کوه مقدّس تو عبادت خواهد کرد؟ کسی‌که بی‌عیب، نیكوکار، راستگو و صمیمی باشد. غیبت ننماید، در حق دوستان خود بدی نکرده و به تهمت‌ها گوش ندهد. گناهکاران را حقیر شمارد و نیکوکاران را احترام گذارد، به قول خود وفا کندهرچند به ضررش باشد، از رباخواری پرهیز نماید و با رشوه گرفتن، علیه مردم بی‌گناه شهادت ندهد.کسانیکه اینها را انجام دهند، همیشه استوار خواهند بود. از رباخواری پرهیز نماید و با رشوه گرفتن، علیه مردم بی‌گناه شهادت ندهد. کسانیکه اینها را انجام دهند، همیشه استوار خواهند بود

مزامیر ۵-۱: ۱۵

گناه چیست؟

من و شما همیشه این چنین نیستیم، زیرا بعضی اوقات ما با شکستن قوانین مرتکب گناه می شویم. گناه چیست؟ کتاب بعد از تورات در عهد عتیق آن را به خوبی توضیح می دهد. در آن کتاب می گوید

از آن جمله هفتصد نفر چپ دست را انتخاب کردند که هر کدام از آنها مویی را با فلاخن نشانه می‌گرفتند و خطا نمی‌کردند

داوران ۲۰:۱۶

در این آیه، استعداد سربازان توصیف شده است. نشانه آنها هیچگاه به خطا نمی رفت. تورات و عهد عتیق توسط پیامبران به زبان عبری نوشته شده است. در زبان عبری کلمه ” خطا کردن “،  “יַחֲטִֽא”  است که به صورت “خاو تاو” خوانده می شود. همان کلمه عبری در تورات به معنای گناه نیز ترجمه می شود. به عنوان مثال، یوسف هنگامی که در مصر به بردگی فروخته شد، با همسر اربابش زنا نکرد. علی رغم التماس ها و تلاش های زن، یوسف گناه نکرد. (این در قرآن نیز ذکر شده است. نگاه کنید به سوره یوسف ۲۹-۲۲). یوسف به او گفت

”  من ‌دارای همان ‌اختیاراتی هستم‌ كه‌ او هست‌. او هیچ ‌چیزی را به ‌غیراز تو از من ‌مضایقه‌ نكرده ‌است‌ من ‌چطور میتوانم‌ چنین ‌كار خلافی را انجام‌ دهم‌ و علیه‌ خدا گناه‌ كنم‌؟ “

پیدایش ۳۹:۹

پس از نازل شدن ده فرمان، در تورات چنین آمد

” موسی گفت: نترسید. خدا آمده است تا فقط شما را امتحان کند تا از او بترسید و گناه نکنید ”  

خروج ۲۰:۲۰

در هر دو آیه، می بینیم همان کلمه عبری ” יַחֲטִֽא ” به عنوان “گناه” ترجمه شده است. “خطا نرفتن  نشانه های سربازان” و ” گناهی که یوسف نمی خواست انجامش دهد”، همگی از یک گناه حرف می زنند. خداوند به ما به روشنی گناه را توصیح می دهد. سرباز برای اینکه هدف را نشانه بگیرد، به سنگ نیاز دارد. اگر نشانه ای که گرفته به خطا برود، به هدف و مقصدش نخواهد رسید. خداوند نیز برای اهداف خاصی، ما را آفرید. ما نیز می بایست در پرستش خداوند و در روابط با یکدیگر خیلی دقت کنیم تا دچار لغزش نشویم. گناه باعث می شود که ما از هدف دور بمانیم. وقتی همه دستورات را انجام نمی دهیم، در وضعیت بدی قرار می گیریم و از هدفی که خداوند برایمان تعیین کرده منحرف می شویم

مرگ – نتیجه گناه

پس نتیجه گناه چیست؟ در مثالی از زندگی آدم، کمی در این مورد خواندیم. هنگامی که آدم نافرمانی کرد (یکبار!)، خدا از او حیات جاودان را گرفت. به عبارت دیگر، مرگ وارد زندگی انسان شد و آدم باید میمرد. دوباره در داستان زندگی نوح ما تکرار نافمانی و چگونگی مجازات خدا را می بینیم. در داستان زندگی لوط نیز اتفاق مشابهی افتاد. پسر ابراهیم قرار بود قربانی شده و بمیرد. در عید پسح، در دهمین بلا در مصر پسران ارشد مردند. این  تا زمانی که خداوند با موسی صحبت می کند ادامه پیدا می کند. می خوانیم که خود خدا قبل از نوشتن ده فرمان بر روی تابلوها، به آنها دستور میدهد و در روز سوم حاضر باشند. من در آن روز در مقابل چشمان همه بر کوه سینا نازل میشوم. در اطراف کوه حدودی معیّن کن تا مردم از آن عبور نکنند. به ایشان بگو از کوه بالا نروند و حتّی به کوه نزدیک نشوند. اگر کسی یک قدم روی کوه بگذارد، کشته خواهد شد. آن شخص باید یا سنگسار شود و یا با تیر کشته شود و کسی نباید به او دست بزند. این دستور هم برای انسان است و هم برای حیوانات که باید کشته شوند. امّا وقتی شیپور زده شود، آنگاه همه باید بالای کوه بروند  

این قانون در سراسر تورات وجود دارد. بعداً، بنی اسرائیل نتوانستند از خدا کاملاً اطاعت کنند و گناه کردند و  سپس به معبد وی نزدیک شدند. تصور کنید که وقتی آنان نتایج را دیدند، چقدر شوکه شدند

هارون، برادر موسی نیز پسرهایی داشت که به دلیل  انجام گناه درگذشتند. آنها با گناه به مقدس ترین مکان خدا در معبد نزدیک شدند

“پس از آن که دو پسر هارون، هنگامی‌ که آتش غیرمقدّسی به خداوند تقدیم می‌کردند، مُردند. خداوند به موسی فرمود: «به برادرت، هارون بگو که تنها در وقت معیّن به مقدّس ترین مکان که پشت پرده است و در آنجا صندوق پیمان و تخت رحمت قرار دارند، داخل شود. در هیچ زمان دیگر وارد آنجا نشود، مبادا بمیرد. زیرا من در ابر بالای تخت رحمت ظاهر می‌شوم  

بنابراین به هارون دستور داده شد كه شخصاً به جایگاه مخصوص و مقدس برود. خود خدا به هارون که کاهن  بود، فرمان داد

امّا وظیفهٔ کهانت، تنها مسئولیّت تو و پسرانت می‌باشد و فقط شما باید امور مربوط به قربانگاه و مقدّسترین مکان را انجام دهید. مقام کهانت، هدیهٔ خاصی است که به شما داده‌ام و اگر هرکس دیگری، به لوازم مقدّس نزدیک شود، کشته خواهد شد 

اعداد ۱۸:۷

بعداً می بینیم که دخترانی آمدند که برادری نداشتند. آنها خواهان ارث پدری بودند. پس نزد موسی آمدند. چرا پدر ایشان مرد؟

” پدر ما در بیابان مرد و پسری نداشت. او جزو پیروان قورح نبود که برضد خداوند سرکشی کردند. او به‌خاطر گناه خودش مُرد”

اعداد ۲۷:۳

بنابراین یک قانون کلی وجود داشت. این قاعده در پایان تورات خلاصه می شود

” هرکسی باید به سبب گناه خودش کشته شود”  

خداوند این قاعده را به بنی اسرائیل (و به ما) می آموزد: نتیجه گناه مرگ است

مرحمت و لطف خداوند

پس رحمت خدا کجاست؟ در آن زمان مرحمت به چه معنایی بود؟ آیا می توانیم از این امر درس بگیریم؟ بله، البته!  مسئله پرهیزکاری و تقوا برای ما که گناه می کنیم خیلی مهم است. ما قبلاً در چندین نشانه وعلامت  با رحمت آشنایی پیدا کرده ایم.اکنون به طور واضح تر در نمونه هارون خواهیم دید