اکنون بیایید پایان زبور را بررسی کنیم. اما پیش از آن، شایسته است نگاهی به یک سورهی مرتبط از قرآن بیندازیم که پیام و اهمیت آن را روشنتر میسازد
سوره المدثر پیامبری را که در مورد روز محاکمه نبوت کرده بود، اینگونه به تصویر کشیده است
ای جامهبهخود پیچیده
برخیز و هشدار ده
و پروردگارت را بزرگ شمار
(سوره المدثر، آیات ۱ تا ۳)
و سرانجام، زمانی که در صور دمیده شود
در آن روز، روز سخت و طاقتفرسایی خواهد بود
روزی که برای بیایمانان آسان نخواهد بود
(سوره المدثر، آیات ۸ تا ۱۰)
سوره الکافرون نیز، پیامبری را که کافران را صدا می کند، اینگونه به تصویر می کشد
بگو ای کافران. آنچه مىپرستيد نمي پرستم و آنچه مىپرستم شما نمى پرستيد و نه آنچه پرستيديد من مىپرستم و نه آنچه مىپرستم شما مى پرستيد. دين شما برای خودتان و دين من براى خودم
سوره الکافرون ۶-۱
عهد عتیق با استناد به ایلیای نبی تکمیل می شود و به پایان می رسد. ایلیای نبی نیز همانطور که در سوره های بالا دیدیم، رفتار می کرد؛ اما باید توجه داشته باشیم که در عهد عتیق، در مورد آمدن پیامبری مانند ایلیای نبی در آینده می نویسد. این پیامبر قلب انسان ها را آماده خواهد کرد و ما او را با نام یحیی تعمید دهنده می شناسیم
نبوت درباره یحیی تعمید دهنده
در مقاله ای که راجع به “نشانه و علامت خادم” بود، دیدیم که نبوت های زیادی در مورد آمدن او شده بود. تمام وعده ها یی که در مورد آمدن وی به ما داده شد، بر پایه یک سوال مهم به وجود آمده بودند. کتاب اشعیای نبی فصل ۵۳، با این سوال شروع میشود
“مردم در جواب میگویند: «چه کسی میتوانست آنچه را که ما اکنون شنیدیم، باور کند؟ چه کسی میتوانست در تمام این چیزها قدرت خداوند را ببیند؟”
کتاب اشعیای نبی ۵۳:۱
اشعیا دربارهٔ کسی نوشت که در «بیابان» خواهد آمد تا «راه خداوند را آماده سازد». این شخص موانع را هموار خواهد کرد تا «جلال خداوند آشکار شود». اما اشعیا توضیح نداد که این کار چگونه انجام خواهد شد
آخرین پیامبر زبور، ملاکی
تقریبا ۳۰۰ سال بعد از اشعیای نبی، ملاکی نبی زندگی می کرد. او آخرین کتاب عهد عتیق را نوشت. او در این کتاب، از کسی که راه را آماده خواهد کرد سخن گفت و پیشگویی اشعیای نبی را ادامه داد
«من فرستادهام را میفرستم تا راه را پیش روی من آماده سازد. آنگاه ناگهان خداوندی که در جستجوی او هستید، به معبد خود خواهد آمد؛ فرستادهٔ عهد، که خواهان او هستید، خواهد آمد» ــ میفرماید یهوه خدای قادر مطلق
(ملاکی ۳:۱)
در اینجا نیز بار دیگر فرستادهای را میبینیم که قرار است «راه را آماده سازد». پس از آمدن این آمادهکننده، «فرستادهٔ عهد» خواهد آمد. ملاکی (علیهالسلام) به کدام عهد اشاره میکند؟ به یاد داشته باشید که پیامبر ارمیا (علیهالسلام) پیشبینی کرده بود که خداوند عهدی نو خواهد بست و آن را در دلهای ما خواهد نوشت. تنها در آن زمان است که میتوانیم عطشی را که همواره ما را به سوی گناه میکشاند، فرو بنشانیم. این همان عهدی است که ملاکی (علیهالسلام) به آن اشاره دارد. آمدن آمادهکننده نشانهای خواهد بود از فرا رسیدن آن عهد
ملاکی چگونه زبور را به پایان میبرد؟
سپس ملاکی تمام زبور را با آخرین بند کتاب خود به پایان میبرد. در این بند پایانی، بار دیگر به آینده مینگرد و مینویسد
«بنگرید، من پیامبر الیاس را پیش از آمدن آن روز بزرگ و هولناک خداوند نزد شما میفرستم. او دل پدران را به سوی فرزندانشان باز خواهد گرداند، و دل فرزندان را به سوی پدرانشان؛ وگرنه، من میآیم و زمین را به طور کامل نابود میکنم.»
(ملاکی ۴:۵-۶)
ملاکی وقتی گفت «الیاس» پیش از آمدن روز بزرگ خداوند خواهد آمد، منظورش چه بود؟ الیاس که بود؟ او یکی دیگر از پیامبران بود که تاکنون به او نپرداختهایم (نمیتوانیم به همه پیامبران زبور بپردازیم چون مطلب بسیار طولانی میشود، اما میتوانید او را در جدول زمانی بالا ببینید). الیاس حدود سال ۸۵۰ پیش از میلاد زندگی میکرد. او بهخاطر زندگی در بیابان، پوشیدن لباس از موی حیوانات و خوردن غذاهای وحشی معروف بود. احتمالاً ظاهر بسیار متفاوتی داشت.
ملاکی نوشت که بهنوعی آمادهکنندهای که پیش از عهد جدید میآید، شبیه به الیاس خواهد بود
و با همین سخن، زبور به پایان میرسد. این آخرین پیام در زبور است که ملاکی حدود سال ۴۵۰ پیش از میلاد آن را نوشت. تورات و زبور پر از وعدههایی دربارهٔ امور آینده بودند. بیایید برخی از این وعدهها را مرور کنیم
وعدههای تحققنیافتهٔ تورات و زبور
ابراهیم در مقاله “علامت قربانی” گفته بود قربانی در کوه موریا “حاضر خواهد شد”. هنگامی که نگارش عهد عتیق به پایان رسید، یهودیان هنوز در انتظار آن بودند
موسی گفته بود که عید پسح نشانه ایست برای یهودیان. با اینکه سالیان سال، یهودیان عید پسح را جشن می گیرند، اما فراموش کردند که این علامت هنوز برآورده نشده است
موسی در تورات از آمدن پیامبری در آینده خبر داده بود؛ خداوند در این باره گفته بود: من سخنان خود را در دهان او گذاشتم”. همچنین خداوند که وعده آمدن ایت پیامبر را داده بود، اینگونه فرمود: کسانی که به آن سخنان گوش ندهند، محکوم خواهند شد
داوود پادشاه، در مورد مسیح و یا کریستوس نبوت ها کرده بود. در طول تاریخ، یهودیان همیشه منتظر پادشاهی مسیح بودند
اشعیای نبی درباره اینکه باکره ای حامله شده، پسری خواهد زایید، پیشگویی کرده بود. با اینکه همه چیز در کتاب مقدس، در رابطه با این پیشگویی نوشته شده است، باز هم یهودیان در انتظار نشسته اند
ارمیای نبی در مورد عهد و وعده جدید الهی پیشگویی کرده بود. این عهد و وعده جدید روی لوحه های سنگی نوشته نخواهند شد، بلکه در قلب هایمان حک خواهند شد
زکریای نبی در مورد اسم مسیح و یا همان کریستوس نبوت کرده بود
دانیال نبی گفته بود که مسیح برای مردن خواهد آمد. بیشتر مردم هم در انتظار آمدن مسیحی بودند که برای پادشاهی کردن می خواهد ظهور کند
اشعیای نبی در مورد “خادم آینده” پیشگویی کرده بود. این خادم خیلی رنج خواهد کشید و سرانجام کشته خواهد شد
در اینجا دیدیم که ملاکی نبی، در مورد آمدن شخصی نبوت می کند که قرار است راه را آماده و حاضر کند. این شخص، قلب و دل انسان ها را آماده خواهد کرد؛ زیرا قلبمان در برابر سخنان خدا، مثل سنگ سفت و سخت شده است
بدین ترتیب، در سال ۴۵۰ قبل از میلاد، زمانی که آخرین کتاب عهد عتیق نوشته شد، یهودیان منتظر به حقیقت پیوستن وعده های خداوند و پیشگویی های پیامبران بودند. آنها فقط منتظر بودند. یک نسل جایگزین نسل دیگری شد و بعد نسل دیگری آمد و این وعده ها تحقق نیافت
بعد از اینکه آخرین کتاب عهد عتیق نوشته شد، چه اتفاقی افتاد؟
همانطور که در تاریخ اسرائیل خواندیم، دیدیم که اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد خیلی از سرزمین های دیگر را زیر سلطه خود در آورده بود. به این زبان یونانی وارد این سرزمین ها شد. همانطور که الان زبان رسمی دنیا، زبان انگلیسی است، در آن زمان هم زبان یونانی از اهمیت بالایی برخوردار شد. در خیلی از زمینه های مهم مثل تجارت، تحصیل و ادبیات از این زبان استفاده می شد. معلمان و روحانیون یهودی، تقریبا در سال ۲۵۰ قبل از میلاد، کتاب عهد عتیق را از زبان عبری به زبان یونانی ترجمه کردند. این ترجمه اسپتوآگینتا نام دارد. کلمه “کریستوس” اولین بار در اینجا مورد استفاده قرار گرفت. کلمه “عیسی” نیز در این قسمت مورد استفاده قرار گرفت
در طول این مدت (یعنی بین سال های ۳۰۰ تا ۱۰۰ قبل از میلاد مسیح؛ در عکس این دوره با خط آبی نشان داده شده است) بین دو دولت سوریه و مصر رقابت نظامی وجود داشت؛ بنی اسرائیل بین این دو امپراطوری زندگی می کردند و غالبا بیشتر اوقات به خاطر این رقابت، در وضعیت جنگی بودند. برخی از پادشاهان سوری می خواستند دینی که یونانیان به آن باور داشتند را (یعنی بت پرستی) به زور به بنی اسرائیل تحمیل کنند. آنها می خواستند با اینکار ریشه یکتا پرستی را بکنند. برخی از روحانیون یهودی علیه این خواسته عصیان کردند و عبادتی را که موسی تعلیم داده بود را دوباره برگزار کردند. آیا از بین این رهبران دینی، کسی بود که قوم اسرائیل در انتظارش بودند؟ با اینکه این عالمان و رهبران دینی از عهد عتیق و طرق پرستش خدا آگاه بودند، باز هم ویژگی های شخصی را که درباره او پیشگویی ها شده بود، نداشتند. در حقیقت آنها خودشان را پیامبر و یا رسول نمی خواندند؛ بلکه آنها فقط خود را یهودیان میهن پرستی می دانستند که از دین و باور خود که یکتا پرستی بود در مقابل بت پرستی محافظت می کردند
اطلاعات برگرفته از کتابهای تاریخی
کتابهای تاریخی دربارهٔ این دوره، که مبارزات برای حفظ پاکی عبادت را توصیف میکنند، نوشته شدهاند. این کتابها دیدگاههای تاریخی و دینی ارزشمندی ارائه میدهند و از اهمیت بالایی برخوردارند. اما قوم یهود این کتابها را نوشتهٔ پیامبران نمیدانستند، بنابراین آنها را در زبور وارد نکردند. این آثار، کتابهایی نیکو و نوشتهشده توسط مردان دیندار بودند، اما الهامشده از سوی پیامبران محسوب نمیشدند. این دسته از نوشتهها به «آپوکریفا» (کتابهای غیرقانونی یا پنهان) معروف هستند.
این کتابها در کنار تورات و زبور، تصویری کاملتر از تاریخ قوم یهود ارائه میدهند. پس از نگارش انجیل و پیام حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام)، کتابهای تورات، زبور و انجیل در یک مجموعه گردآوری شدند که به آن الکتاب یا کتاب مقدس (Bible) گفته میشود. برخی از نسخههای انجیل امروزی نیز کتابهای آپوکریفا را در خود جای دادهاند، هرچند این کتابها بخشی از تورات، زبور یا انجیل به شمار نمیآیند
اما وعدهها چه میشوند؟
اما وعدههایی که در تورات و زبور داده شده بودند، همچنان در انتظار تحقق بودند. پس از تأثیرات فرهنگی یونانیان، امپراتوری قدرتمند روم بهتدریج گسترش یافت و جای یونانیان را گرفت تا بر قوم یهود حکومت کند (این همان دورهٔ زرد در جدول زمانی است که پس از دورهٔ آبی قرار دارد). رومیان با کارایی حکومت میکردند، اما بسیار سختگیر و بیرحم بودند. مالیاتها سنگین بود و رومیان هیچگونه نافرمانی را تحمل نمیکردند.
در چنین شرایطی، قوم یهود بیش از پیش در آرزوی تحقق وعدههای تورات و زبور بودند. با این حال، در این انتظار طولانی، عبادت آنها شکلی خشک و رسمی به خود گرفت و آموزههای بسیار زیادی به دین افزودند که منشأ آنها پیامبران نبود، بلکه از سنتها و تفاسیر انسانی نشأت میگرفت. این «فرمانهای اضافی» در ابتدا شاید نیت خوبی داشتند، اما بهزودی جایگزین فرمانهای اصلی تورات و زبور در دل و ذهن معلمان یهودی شدند.
و سپس، درست زمانی که بهنظر میرسید شاید خداوند وعدههایش را فراموش کرده باشد، فرشتهٔ بزرگ خداوند، جبرئیل ، آمد تا تولد «آمادهکنندهٔ راه» را اعلام کند. ما او را امروز به نام یحیی (یا یحیی تعمیددهنده ) میشناسیم. اما این سرآغاز انجیل است، که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.